پیشینه و مبانی نظری سازگاری
سازگاری
در لغت نامه دهخدا ، سازگاری ؛ موافقّت در کار ، حسن سلوک و در مقابل ناسازگاری ؛ بدسلوکی ، بدرفتاری و سازگاری نکردن معنی شده است . وقتی میگوییم فردی سازگار است که پاسخهایی که او را به تعامل با محیطش قادر میکند ، آموخته باشد و به طریقی قابل قبول با اعضای جامعه خود رفتار کند تا نیازهایی در او ارضا شود . روان شناسان همچنین سازگاری فرد را در برابر محیط مورد توجّه قرار دادهاند و خصوصیّاتی از شخصیت را بهنجار میدانندکه موجب سازگاری فرد با محیط خود میگردد ، یعنی با دیگران در صلح وصفا زندگی کند و جایگاهی در جامعه برای خود به دست آورد . بعضی دیگر از روان شناسان معتقدند که اگر لغت سازگاری در معنای همنوایی با اعمال و اندیشههای دیگران اعمال شود ، دیگر نمیتوان توصیفی از شخصیّت سالم به عمل آورد ، آنها بیشتر بر ویژگیهای مثبتی مانند فردیت ، آفرینندگی و شکوفایی استعدادهای بالقوه تأکید دارند . سازگاری را میتوان ، ثبات عاطفی و جسارت در روابط اجتماعی ونیز علاقه به تحصیل در فرد دانست که به صورت عاطفی ، اجتماعی و آموزشی دیده میشود . به هرحال سازگاری یعنی تطبیق یا وفق دادن شخص نسبت به محیط ، مثلاً وقتی میگوییم یک فرد نسبت به محیط سازگار است ، یعنی در گروهی که به آن متعلق است سازگارشده است . ورشل و گوتالز ( 1989 ) ضمن اعتقاد به پیچیده و سخت بودن ارائه تعریفی مورد توافق ازسازگاری درجایی ، به طور کلی چنین مینویسند : سازگاری عبارت است از وظیفه روزمره ما درکنارآمدن با خود ، محیط خویش و کسانی که با آنان در ارتباط هستیم . در ادامه این فرایند را مشتمل میدانند بر :
1 ) یادگیری و درک کردن پیرامون خود و محیط اجتماعی و مادی خویش .
2 ) به کارگیری اطلاعات برای تنظیم اهداف واقعی .
3 ) استفاده از تواناییهایی جهت کنترل محیط و سرنوشت خود ، تا آنجایی که بتوانیم به اهدافمان نایل آئییم .
4 ) حساسیت داشتن نسبت به نیازها و دغدغههای سایرین ، به گونهایی که نقش مثبتی در زندگی داشته باشیم .
مفهوم سازگاری از زیست شناسی به حیطه روان شناسی وارد شده است . این مفهوم از اصطلاح زیست شناختی سازش ، الگوگیری شده است . سازش به مجموعه کوششهایی اطلاق میشود که یک نوع خاص از موجودات زنده ، برای سازگار شدن یا ایجاد تغییر در محیط خود اعمال کنند . اما ، انطباق یا سازگاری فرایند پویا است که در طی این فرایند ارگانیزم سعی میکند تا بین آنچه که انجام میدهد یا میخواهد انجام دهد و همچنین با آنچه که محیط و جامعه طلب میکند ، توازن برقرار کند ( ویتن ، 2003 ). در معنا و تعبیر دیگر ، سازگاری فرایندی است که در طی آن رفتارها ، افکار و احساسهای خودمان و دیگران را میفهمیم وآن ها را تغییر میدهیم و در پرتوآن به حدی از تحول میرسیم که بروز راهبردهای مواجهای لازم ومفید برای مقابله با نیازها و چالشهای روزانه